محمد علی پورصمدی را کامل بشناسید پس تا آخر با ما همراه شوید تا اطلاعات دقیقی را در اختیار شما قرار دهیم که تا حالا نشیده اید⭐️
ما بیوگرافی محمدعلی پورصمدی را به شما به کامل ترین شکل ممکن ارائه می کنیم و شما می توانید ویدیوهای رایگان دوره پورصمدی را از اینجا ببینید.
محمد علی پورصمدی
محمدعلی پورصمدی که به آلبرکس ایران مشهور است را در این مقاله بصورت کلی معرفی خواهیم کرد و شما با مطالعه ای نوشته اطلاعات کاملی از نحوه ترید و شخصیت پورصمدی در سایت پک کده بدست می آورید پس تا آخر ما را همراهی کنید تا قبل از این که دوره جامع معامله گری محمدعلی پورصمدی را تهیه کنید اطلاعات دقیقی از ایشون داشته باشید.
پورصمدی
پورصمدی را در این بخش از نظر مسیر معامله گری و همچنین راه موفق شدن ایشون رو از زبان خودش برای شما بازگو می کنیم.
محمد علی پورصمدی بین سال های ۸۸ تا ۸۹ می گوید :
من علاقمند به رشته برق و شاخه الکترونیک بودم و همراه با تحصیل در این رشته بورس ایران را بصورت سطحی و در حد آماتور پیگیری می کردم.
چون همه به ما می گفتند که بورس شغل دوم محسوب می شود اما درآمد اول!!!
و من بخاطر این حرف که بین عموم رایج بود به بورس به چشم شغل دوم نگاه می کردم.
بنابراین برای آن تلاش نمی کردم و اون رو در اولویت قرار نمی دادم.
شروع کار محمدعلی پورصمدی
شروع کار محمد علی پورصمدی در سال ۹۰ بود که به گفته خودش مرحله گیجی را می گذران و تکلیفش با خودش مشخص نبود.
در این سال اشتیاق و علاقه قبول شدن در دانشگاه و رشته مورد علاقه ام که رشته برق بود من رو به یک سمت می کشوند و اساتیدی که با چند تا مووینگ اوریج روی چارت و عکس و فیلم گرفتن از معاملات خود من رو وسوسه می کردند، من رو به سمت دیگری می کشوند.
از همه جالب تر این بود که به اسم استراتژی یک مشت دروغ به خورد مردم می دادند و من بین منابع اساتید فارسی و خارجی گیج و سر درگم شده بودم.
بنابراین هیچ گونه منبع و بانک اطلاعاتی طبقه بندی شده ای در این زمینه ها وجود نداشت تا با استفاده از اون بشه کار رو از صفر شروع کرد و به سطح پیشرفته و حرفه ای رسید.
حسی که به آزار دهنده ترین شگل ممکن محمد پورصمدی را آزار می داد این بود که در سرچ های اینترنتی هر مطلبی را پیدا می کرد به شدت به آن ایمان پیدا می کرد و آن را تا مدت زیادی دنبال می نمود.
قابل توجه افرادی که می گویند با دیدن دوره های آموزشی چه بصورت حضوری و چه دوره های ویدیویی نمیشه به موفقیت رسید.
پورصمدی در اون زمان می گوید که به هیچ وجه ایمان نداشتم و فکر نمی کردم به ای که موفق خواهم شد چون در معامله گری همه چیز نامفهوم و گنگ بود اما به یک راه امید داشتم و اون هم چیزی نبود به جز منابع انگلیسی یوتیوب!!!
دل سرد شدن پورصمدی
مهندس محمدعلی پورصمدی می گفت در سال ۹۱ تمام منابع انگلیسی رو دنبال می کردم و به جرات می تونم بگم مطلب جدیدی نمونده بود که در موردش تحقیق و مطالعه نکرده بودم و به صورت جنون آمیزی میخواستم مطالبی رو که پیدا و مطالعه کنم که روی چارت ها و نمودارهای بورس ایران پیاده و از اون کسب سود کنم.
دل سردی من بخاطر این بود که در بازار بورس ایران حجم سرمایه کافی نبود و نقد شوندگی ضعیفی داشت و از همه مهم تر بازیگران فاسد این بازار بود که با پول و سرمایه زیاد و به صورت رانتی مسیر بازار را به نفع خود تغییر می دادند.
در این زمان آقای پورصمدی خیلی دلسرد شده بود چون بورس ایران از لحاظ های مختلف چنگی به دل نمی زد و همیشه به همین شکل بوده و خواهد بود.
بنابراین من فکر می کردم که نمی تونم درست معامله کنم به همین دلیل سبک های بنیادی تر و کاملآ تکنیکال را دنبال نمودم و و تسلط روی ادیکاتورها ،اسیلاتورها ،الیوت و…رو رها کردم…
پیدایش یک هم مسیر در زندگی محمدعلی پورصمدی
زندگی محمد علی پورصمدی در سال ۹۲ از رشته برق الکترونیک به برق ICT تغییر کرد تا بتونه شبکه های کامپیوتری و بحث های مربوط به آن را بیشتر درک کند.
دلیل کارش این بود که رشته الکترونیک در سطح های دانشگاهی بسیار کسل کننده و بی مفهوم بود و از همه بدتر این بود که وقتی به آینده نگاه می کرد می دیدم که با تسلط پیدا کردن روی مدارهای الکتریکی هیچ اتفاق خوبی قرار نیست که در زندگی او بیوفتد.
زندگی پورصمدی در این زمان وارد مسیری شده که به گفته خودش معجزه در راه معامله گری بود.
نقش مصطفی در زندگی پورصمدی
نقش مصطفی در زندگی پورصمدی بسیار تاثیرگذار بود حالا مصطفی کی بود و چه نقشی در زندگی من داشت رو براتون توضیح می دم.
مصطفی همکلاس من در دانشگاه بود و من از همان ابتدا متوجه شدم که هر دوی ما بیشترین زمان خود را در معامله گری و ترید صرف می کنیم اما تفاوت ما این بود که من در بورس ایران فعالیت داشتم و در مورد آن مشغول به یادگیری بودم اما او مشغول یادگیری بازارهای بین المللی بود.
کولاک اطلاعات در زندگی پورصمدی
کولاک اطلاعات در زندگی پورصمدی در سال ۹۳ اتفاق افتاد در این سال با سرعت بالایی و بصورت وحشتناکی در بازار فارکس تمرکز کرده بودم .
مثل این که به من سوخت جت تزریق کرده بودند و به سرعت پیش میرفتم و دلسردی از بورس ایران من را به سمت بازار های جهانی سوق داد و اشتیاق وارد شدن به بازار جهانی و آشنایی با مصطفی زندگی من را متحول کرد.
من و مصطفی یک مسیر داشتیم و من تمام تلاش خود را برای رقابت سالم و اطلاعاتی میکردم تا از مصطفی پیشی بگیرم.
مسیر موفقیت محمد علی پورصمدی
محمدعلی پورصمدی فارکس را مسیر موفقیت خود می دانست و از هر زمانی برای خواندن منابع انگلیسی استفاده می کرد حتی در مترو و کلاس های رسمی دانشگاه و تنها چیزی که به پورصمدی انگیزه و انرژی می داد معامله گری در بازارهای جهانی بود.
بنابراین پورصمدی فارکس و معامله گری در آن را مسیر موفقیت خود می دانست و بدون آن هیچ آینده ای را برای خود تصور نمی کرد.
تبدیل شدن طمع به ترس در معاملات فارکس پورصمدی
تبدیل شدن طمع به ترس در معاملات فارکس پورصمدی در سال ۹۴ بعد از یک سال تحقیق و تلاش در منابع انگلیسی :
پورصمدی در منابع الیوت ، اندیکاتورها ، اسیلاتورهای گوناگون ، الگوهای هارمونیک ، قانون گن ، اندیکاتور ایچیموکو ، اکسپرت نویسی و پرایس اکشن در سطح کلاسیک یر روی یک حساب ۵۰۰ دلاری بسیار آهسته و گام ب گام در حال تلاش بود اما به دو موضوع تسلط نداشت:
۱٫مدیریت کردن سرمایه و روانشناسی معامه گری
۲٫تبدیل شدن طمع به ترس در معاملات
این دو امر باعث شد کال مارجین بشم(تمام پولم از دست بره) و دوباره ۵۰۰دلار وارد بازار کردم اما متاسفانه بازم کال مارجین شدم و با رعایت نکردن همین دو موضوع ۱۰۰۰دلار پولم که در آن زمان پول زیادی نداشتم و دانشجو بودم رو از دست داد.
به گفته پورصمدی فارکس برای او هزینه های زیادی داشت و این چنین می گوید :
من در آن زمان یک دانشجو بودم و از سن ۱۶ سالگی عادت این که از پدر و مادر پول بگیرم رو نداشتم بنابراین دو شیفت کار می کردم.
صبح ها در کارگاه کفاشی و شب ها در سوپرمارکت!!!
همین امر باعث شد که محمدعلی جای آن شور و شوق را به ترس از بازار فارکس بدهد و در این زمان پورصمدی فارکس را نه می توانست ادامه دهد و نه قادر بود این فرصت را در بازار های مالی از دست بدهد.
پورصمدی فارکس را دوباره شروع کرد
پورصمدی فارکس را در اواخر سال ۹۴ دوباره شروع کرد و در همین زمان دغدغه های او شروع شد!!!
محمدعلی پورصمدی در پروژه ای در دانشکده شهید شمسی پور در استان تهران کارشناس بود.
اما تمام انرژی خود را بجای برق روی فارکس و معامله گری گذاشت و در این موقع بود که یک ایده برای پروژه در ذهنش آمد :
نقش ICTبرق که رشته اصلی پور صمدی بود در پیشرفت بازار های مالی و بین المللی که رشته فرعی او بود.
ایده مهندس محمدعلی پورصمدی در فارکس
ایده اصلی مهندس پورصمدی در فارکس از آن جایی شکل گرفت که تمام معاملات فارکس روی شبکه های کامپیوتری بود و او هم همین رشته را انتخاب نموده بود.
او می گوید با این پروژه بود ک فهمیدم که بستر اکسپرت نوشتن و سیستم های اندیکاتور ، الیوت و هارمونیک برای معامله گری چقدر ترسناک است و با این فهمی که از بازار بدست آوردم تصمیم گرفتم که در تابستان همان سال تمام روش های معالاتی خودم را دور بریزم و فقط بر سه چیز تمرکز کنم:
۱_پرایس اکشن حرفه ای
۲_مدیریت سرمایه
۳_روانشناسی معاملات
از این سه شاخه هرچیزی به دستم می رسید با معلومات و اطلاعاتی که در طول این چند سال بدست آورده بودم مطابقت می دادم و به معامله گری می پرداختم.
مهاجرت مهندس محمد علی پورصمدی
مهاجرت مهندس محمد علی پورصمدی به آمریکا در سال ۱۳۹۶ :
در این سال حساب معاملاتی خود را به آرامی رشد داده بودم و دیگر هیچ محدودیتی برای ترید سر راهم وجود نداشت .
برای ماه ژانویه پورصمدی اپوینت منت برای سفارت آمریکا را گرفته بود و تصمیم داشت برای همیشه از ایران برود اما از شانس بد او یک ماه قبل از وقت سفارتش آقای ترامپ رییس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا قانون ممنوعیت ورود ایرانیان به کشورش را امضا کرد و ایشون از سفارت برگشت خورد.
وقتی برای مهاجرت ابتدا به ارمنستان رفتم و مجبور به برگشت از اونجا شدم افسردگی گرفتم.
این افسردگی برای من روی دیگری نیز به همراه داشت که اون تنهایی و تمرکز کردن روی استراتژی معاملاتی مخصوص به خودم بود و من بدون شک نرفتن به آمریکا رو بهترین و مبارک ترین اتفاق زندگیم می دونم.
دلیلش هم این است که بعد از این اتفاق ۸ ماه به طور دیوانه واری روی استراتژیم کار کردم و هر روز اون رو بهینه تر از دیروز می کردم.
اتفاقات زندگی محمد علی پورصمدی
اتفاقات زندگی محمد علی پورصمدی بی حکمت نبود!!!
شاید اگر تصمیم به تغییر دادن رشته خود نمی گرفتم با مصطفی آشنا نمی شدم تا با او روی بازار های مالی دنیا تمرکز کنم.
اگر رشته دشوار برق نبودم مغزم توانایی این همه اطلاعات و مطالعه در مورد بازار پیچیده دنیا رو نداشت.
شاید اگر پروژه کارشناسی نبود من نمی توانستم اون رو با فارکس هم مسیر کنم و به بازده پایین روش های قبلی معامله گری خود پی نمی بردم و از اندیکاتور ها و اسیلاتور ها و… زده نمی شدم و من رو به نابودی می کشوندن.
اگر مهاجرتم به آمریکا کنسل نمی شد توانایی تمرکز بر روی استراتژی شخصی خودم رو نداشتم و هرگز نمی تونستم اون رو بهینه کنم و از اون سبک معاملاتی خودم رو بیرون بکشم.
شاید اگر مسیر خودم رو به رشته های اقتصادی تغییر می دادم فرمول های بدرد نخور به خورد من می دادند که از معامله گری زده شوم.
اگر به معامله گری به عنوان شغل دوم نگاه میکردم نمی توانستم پیشرفت کنم و برایم معامله گری به چیزی تبدیل نمی شد که بدون اون حتما میمردم.
جمع بندی
بعد از گذشت سال هایی که برایتان یکی یکی توضیح دادم فقط و فقط به این نکنه رسیدم و همه آن نکته را به اسم محمد علی پورصمدی بیان می کنند که این جمله است:
معامله گری یعنی تمرین و تمرین و تمرینِ کنترل کردن روانی خود ، در راستای فقط و فقط و فقط یک شاخه از اطلاعات معامله گری که من اون رو پرایس اکشن و مدیریت صحیح سرمایه می دونم.
عشقید.
دوستون دارم.
برای مشاهده رایگان ویدیو های پورصمدی اینجا را کلیک کنید.